۱۴۰۴ آذر ۴, سه‌شنبه

معرفی کتاب: «سینما حقوق بشر»

 بدون شک «سینما» همواره چیزی فراتر از سرگرمی است. سال‌هاست که از جادوی سینما برای انتقال پیام‌ها و مفاهیمی که نیاز به فرهنگ‌سازی عمومی دارند استفاده می‌شود. اما متاسفانه فعالان جامعه‌ی مدنی ایران چندان که باید به ابزار هنر توجه ندارند، یا در استفاده از آن موفق نبوده‌اند. البته نمونه‌های درخشانی از آثار سینمایی متعهد وجود دارد که نباید مهجور بمانند.

کتاب «سینما حقوق بشر» که اخیراً منتشر شده، مرجع مناسبی برای آشنایی با چنین فیلم‌هایی از سینمای ایران و جهان است که با تمرکز بر موضوعات حقوق بشری، در این زمینه نقش ماندگاری رقم زده‌اند. در این مجموعه ۱٠٠ فیلم برتر با موضوع حقوق بشر معرفی شده و نام فیلم‌هایی از ژانرهای مختلف (سینمایی، مستند، انیمیشن و غیره) در آن دیده می‌شود. این نخستین فرهنگ سینمایی با موضوع حقوق بشر است که به زبان فارسی منتشر شده و به صورت رایگان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

به گفته‌ی نویسنده‌ی کتاب، انتخاب این ۱٠٠ فیلم با توجه به هم‌خوانی موضوع و داستان آن‌ها با معضلات تکرارشونده و اخبار روز ایران صورت گرفته. مسائلی مثل: خشونت علیه زنان، حقوق کودک و کودکان کار، حقوق کارگران، نژادپرستی، اعدام، شکنجه، آزادی عقیده و آزادی بیان، آموزش ایدئولوژیک و مغزشویی کودکان، خشونت پلیس، محیط زیست و حقوق حیوانات، حق دسترسی به آب شرب سالم و بهداشتی، کودک‌سربازان، کولبران، مبارزه‌ی بدون خشونت، جنبش‌های اجتماعی، دسترسی به محکمه‌ی عادلانه، مادران دادخواه، تروریسم سازمان‌یافته‌ی دولتی، حقوق افراد دارای معلولیت، حقوق شهروندی، حقوق جنسی، کودک‌-همسری و ازدواج اجباری از جمله مواردی هستند که در این فیلم‌ها به آن پرداخته شده. هم‌چنین این‌که، سینمای حقوق بشری به این ۱٠٠ فیلم محدود نمی‌شود و سایر آثار برتر، احتمالاً در جلد دوم کتاب معرفی شوند.

به هر یک از ۱٠٠ فیلم این مجموعه با یک خلاصه داستان، شناسنامه (اطلاعات) مهم، و شرح مختصری درباره‌ی دلیل انتخاب و موارد حقوق بشری مطرح شده در آن فیلم پرداخته شده است.

کتاب به «مادران دادخواه زمین، از ایران تا شیلی» تقدیم شده و به دلایل امنیتی نام نویسنده، روی جلد آن دیده نمی‌شود؛ در عوض به یاد تمام قربانیان و آزادیخواهان ایرانی از نام رمز «مهسا امینی» در شناسنامه‌ی کتاب استفاده شده است. انتشار چنین آثاری در جهت گسترش فرهنگ حقوق بشر و شناخت عامه مردم از آن‌چه که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان شعارها و مطالبات اصلی مطرح می‌شود، موثر است. چنان‌که نویسنده در مقدمه‌ی کتاب اشاره کرده: «در دنیا افراد بسیاری هستند که نمی‌خواهند ما بدانیم تحت چه سانسور، ستم و بهره‌کِشی‌هایی زندگی می‌کنیم. آن‌ها عاشق بی‌اطلاعی مردم از حقوق مُسلم‌شان هستند. در مقابل، یکی از موثرترین شیوه‌های آگاهی‌بخشی و آموزش حقوق بشر به هر فرزند بشر، هنر و به‌ویژه جادوی سینما است.»

شیرین عبادی نیز در مقدمه‌ی کتاب می‌نویسد: «تعهد هنر، بیان حقیقت است و در این راستا نمی‌تواند بر کاستی‌ها و مشکلات جامعه چشم بسته و آن‌ها را سانسور کند. هدف از بیان حقایق و مشکلات، ایجاد انگیزه برای تفکر، جهت یافتن راه‌حل است. و از این منظر است که حقوق بشر به عرصه هنر و به‌ویژه سینما وارد می‌شود.»

برنده‌ی جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۳، در پایان اظهار امیدواری کرده که «دیدن هر فیلم حقوق بشری، جرقه‌ای باشد برای تفکر و ارائه‌ی راه‌حل.»

کتاب «سینما حقوق بشر» را می‌توانید از وب‌سایت «بنیاد شیرین عبادی» که ناشر این اثر است، به صورت رایگان دانلود کنید.

نام کتاب: سینما حقوق بشر

عنوان فرعی: ۱۰۰ فیلم برتر سینمای جهان با موضوع حقوق بشر

نویسنده: مهسا امینی (اسم رمز)

ناشر: بنیاد شیرین عبادی (نشر الکترونیک) 

سال انتشار: ۱۴۰۱

۱۴۰۴ آبان ۲۶, دوشنبه

معرفی کتاب : تراژدی تن

 وسعت خشونت بر علیه زنان به گستردگی تاریخ بشر است. خشونت و تهاجم بر زنان، طبقه، نژاد، ملیت، مذهب، نوع باورهای ایدئولوژیک و سن و سال نمی‌شناسد. این پدیده اساساً جهان شمول است و به اشکال مختلف اعمال می‌شود.

هرچند که خشونت بر علیه زنان، پدیده‌ای جهانی است اما برخی از شیوه‌های آن بنا به ویژگی‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی هر مکانی متفاوت است. برخلاف برخی از اشکال خشونت بر علیه زنان مانند خشونت خانگی که تقریباً می‌توان گفت در همه جای جهان به شکلی فراگیر، گسترده و مشابه انجام می‌پزیرد اما، برخی از اشکال خشونت، مختص مناطقی خاص است. رسم ساتی در هندوستان، بستن پای دختران چینی در کودکی و ختنه ی زنان مواردی از این دست هستند.

در کتاب “تراژدی تن”، به قلم فاطمه کریمی که توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، در تابستان 1389 و در قطع رقعی راهی بازار کتاب شده است، ختنه ی زنان که یکی از این خشونت‌های خاص منطقه‌ای ست، بررسی شده است.

در معرفی موضوع محوری کتاب که یکی از اشکال فجیع و قرون وسطایی خشونت علیه زنان در ایران و خاورمیانه و مناطقی از افریقا و آسیا را بر می گیرد، نویسنده خود، در پیش گفتاری که بر موضوع تحقیق خود نوشته است، تاکید می نماید که: در کتاب پیش رو ما برآنیم که به بررسی عمل قطع بخشی از آلت تناسلی زنان که یکی از انواع خشونت های خاص منطقه ای است، بپردازیم. گرچه بیش از دو دهه است که این معضل در سطح ملی و بین المللی مطرح شده است و در این زمینه، پژوهش های زیادی انجام گرفته است؛ با این وجود هنوز به درستی درباره ی این عمل شنیع، مطالعه ای روشنگرانه صورت نگرفته است.

تراژدی تن، در پنج فصل به نگارش درآمده است. نخستین فصل آن، تحت عنوان “خشونت به دلیل جنسیت” به معرفی چیستی ختنه‌ی زنان، بررسی میزان شیوع و معرفی انواع آن می‌پردازد.

در فصل دوم، با عنوان “اقدامات بین‌المللی”، کنوانسیون‌ها، سمینار‌ها و اجلاس‌هایی که با هدف مبارزه با سنت ختنه‌ی زنان تشکیل شده‌اند، یا این موضوع را در کنار موضوعات دیگر در دستور کار قرار داده‌اند، معرفی می‌شوند و نتایج عملی اقدامات آن‌ها به طور مختصر شرح داده می‌شود. هم چنین در این فصل، نویسنده کشورهایی را معرفی کرده است که این عمل در آن‌ها تقریباً رایج است و اطلاعاتی درباره‌ی ویژگی‌های عمل ختنه‌ی زنان در هر یک از آن کشورها را ارائه می دهد.

سومین فصل به بررسی جایگاه ختنه و عمل قطع آلت تناسلی زنان در بین ادیان مختلف خصوصاً یهودیت، مسیحیت و برخی فرقه های اهل تسنن پرداخته است.

در فصل چهارم، که در آن به مباحث نظری پرداخته شده است، نویسنده خلاصه‌ای از نظریات چند فیلسوف منجمله روانکاوی لاکان، نظریات سیسکو، ایرگاری، کریستوا و هم چنین نظریات فوکو درزمینه ی قدرت را ارائه می‌کند.

“روش شناسی پژوهش”، نام آخرین فصل این کتاب است که به توصیف شیوه‌ی پژوهش گر در جمع‌آوری اطلاعات و ارائه‌ی نتایج پژوهش اختصاص دارد و راهکار نیز در آن گنجانده شده است. نویسنده در این فصل، با چهل زن اهل شهرستان پاوه مصاحبه‌هایی انجام داده است. این زنان در بازه ی سنی ۱۶ تا ۶۵ سال قرار دارند و از نظر تحصیلات، طیفی از بی سواد تا کارشناس‌ارشد را در بر می گیرند.

نام کتاب: تراژدی تن/ خشونت علیه زنان

نویسنده: فاطمه کریمی

ناشر: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

نوبت چاپ: اول 1389

معرفی کتاب: اقتصاد سیاسی: هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران

 به گفته‌ی دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد و نویسنده‌ی مقدمه‌ی کتاب اقتصاد سیاسی: هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران، این کتاب کوششی در مسیر ارتقای کیفیت یادگیری و تقویت حافظه‌ی تاریخی سیاست‌مداران کشور است؛ آن‌ هم در وضعیتی که این مشاهده صورت گرفته که سال‌هاست ظرفیت‌های یادگیری در نظام‌های تصمیم‌گیری و تخصیص منابع در ایران تغییر چندانی نکرده‌. این کتاب ناظر به برنامه‌ی هدفمندسازی یارانه‌ها در اقتصاد ایران در دهه‌‌های هشتاد و نود شمسی است؛ آن هم در شرایطی که به نوشته‌ی بهاره گنجی، از نویسندگان این کتاب، محور و رویکرد این برنامه با سیاست تعدیل ساختاری دهه‌ی هفتاد شمسی تفاوت معنا‌داری ندارد و عملکردی مانند برنامه‌ی تعدیل اقتصادی بر جای گذاشته‌.

در پیش‌گفتار آمده که در این کتاب تلاش شده تا ضمن مرور مبانی نظری پشتیبان سیاست‌های هدفمندسازی یارانه‌ها و تعدیل اقتصادی، مطالعه‌ی تجربه‌ی جهانی و مرور مشخصات اقتصاد ایران و روند اجرای برنامه‌ی هدفمندسازی یارانه‌ها با توجه به فصول اول تا سوم کتاب ارزیابی و در نهایت تصویری از پی‌آمدهای آن در دو بخش تخصصی قیمت حامل‌های انرژی و بخش مسکن ارائه شود.

این کتاب دارای شش فصل و یک بخش جمع‌بندی است که عنوان «وابستگی به مسیر تاریخی» نیز به آن افزوده شده‌. فصل اول به شرح مبانی نظری و جایگاه یارانه در مکاتب اقتصادی مختلف اختصاص دارد. فصل دوم نگاهی به بیماری‌های اقتصاد ایران می‌اندازد و به بحث درباره‌ی مسائلی چون تورم و بیماری هلندی اقتصاد در ایران می‌پردازد؛ اما فصل سوم در این کتاب عرصه‌ی پرداختن به تجربه‌های جهانی اجرای برنامه‌ی هدفمندسازی یارانه‌ها در کشورهای اروپای شرقی، شاخ آفریقا، شرق آسیا، آفریقا، غرب آسیا و آمریکای لاتین است. نویسنده‌ی مقدمه‌ی کتاب یادآور می‌شود که آن‌چه در این فصل آمده، نشان می‌دهد که آمیزه‌ی کوته‌نگری و رانت‌جویی که آشوبی در میان سیاست‌گذاران اقتصادی کشور در دوره‌ی سال‌های قبل و پس از شوک‌درمانی در آغاز دهه‌ی ۱۳۹۰ ایجاد کرده و منشائ انبوهی از تناقض‌گویی‌ها، بی‌ضابطه‌گویی‌ها و برداشت‌های نادرست شده، به اندازه‌ی کافی هشداردهنده و عبرت‌آموز است و باید در این عرصه از همه‌ی اصحاب خرد و دانایی مدد گرفت. در فصل چهارم نیز روزشمار تحولات اجرای این برنامه مرور و معضلات نظری و اجرایی آن مطرح شده‌. کتاب در فصل‌های پنجم و ششم به بخش حامل‌های انرژی و مسکن اشاره کرده و در نهایت در بخش جمع‌بندی در قالب وابستگی به مسیر اجرای فاز اول این برنامه به فاز دوم پرداخته شده. در این اثر که پنج نویسنده دارد، حجم عظیمی از مطالب روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها مرور، گردآوری و خلاصه شده‌ که می‌تواند به محققان این حوزه یاری برساند. این کتاب در سال ۱۳۹۳ منتشر شده و ناظر به اجرای سیاست‌های هدفمندسازی یارانه‌ها در آن دوره است. در ماه‌های اخیر شاهد اجرای طرح مردمی‌سازی و توزیع عادلانه‌ی یارانه‌هاییم و این کتاب می‌تواند به فهم بهتر مسئله با توجه به سابقه‌ی آن در اقتصاد سه دهه‌ی اخیر جمهوری اسلامی یاری برساند.

به تعبیر نویسنده‌ی مقدمه‌ی کتاب اگر تنها حسن این کتاب ثبت وقایع به شکل گزینشی و به شرح آن‌چه در فصل چهارم آمده، در نظر گرفته شود، با اطمینان می‌توان گفت که یک کار ارزشمند است و قطعاً به تقویت حافظه‌ی تاریخی ایرانیان در حوزه‌ی مورد بررسی کمک خواهد کرد.

۱۴۰۴ آبان ۲۳, جمعه

معرفی کتاب : من درد مشترکم

 کتاب من درد مشترکم روایتی ادبی از تجربه‌ی جمعی یک نسل است که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱ به اوج رسید. نویسنده در این اثر نه به دنبال تاریخ‌نگاری دقیق و مستند بوده و نه بازخوانی صرف رخدادها؛ بلکه با بهره‌گیری از روایت داستانی، تلاش کرده است رنج‌ها، امیدها، و لحظه‌های مقاومت را بازآفرینی کند.

نویسنده با خلق شخصیت‌هایی خیالی اما الهام‌گرفته از واقعیت، جهانی را می‌سازد که هر خواننده‌ای می‌تواند بخشی از خود را در آن بازشناسد. این قهرمانان ساخته‌ی ذهن‌اند، اما شباهت سرنوشت و تجربه‌هایشان به جان‌باختگان و زندانیان سیاسی آن روزها، حقیقتی را بازتاب می‌دهد که جمعی و مشترک است. در برابرشان، بازجویان و ماموران امنیتی نیز نه چهره‌های فردی مشخص، که ترکیبی از واقعیت‌های تلخ و مکرر سرکوب‌اند.

کتاب در دوازده فصل با عناوین: «زن، زندگی آزادی»، «جنگ با سیاهی»، «آفتاب در قفس»، «در تاریکی چراغی نیست»، «من تنها نیستم»، «انسان-حضور قاطع اعجاز»، «معنای زندگی در روزهای خاموشی»، «دسیسه‌ی شیطان»، «رستگاری در تاریکی»، «عشق عمومی»، «ایستاده‌ایم تا پایان» و «رقصان می‌گذرم از آستانه‌ی اجبار»، خواننده را از خیابان‌های ملتهب و دانشگاه‌های پرشور تا سلول‌های تاریک و لحظه‌های امید رهایی می‌برد.

من درد مشترکم به ما یادآوری می‌کند که حتی در تاریک‌ترین لحظه‌ها، ایمان به آزادی و نیروی همدلی مردم خاموش نمی‌شود. شاید شخصیت‌ها و روایت‌ها زاده‌ی خیال باشند، اما آرزوی رهایی و عدالت، حقیقتی زنده است که در قلب این کتاب می‌تپد.

آن‌چه این کتاب را برجسته می‌کند، توانایی نویسنده در پیوند زدن تجربه‌ی فردی و جمعی است. او به‌جای آن‌که صرفاً به روایت حوادث خیابانی یا شرح سرکوب بپردازد، لحظه‌های درونی شخصیت‌ها را آشکار می‌سازد؛ از اضطراب و ترس گرفته تا امید و عشق. بدین ترتیب، خواننده تنها ناظر بیرونی وقایع نیست، بلکه خود را در دل آن‌ها می‌یابد. من درد مشترکم علاوه بر بازآفرینی فضای سیاسی و اجتماعی یک دوران، اثری تامل‌برانگیز در باب انسان بودن است؛ این‌که چگونه در میانه‌ی خشونت، هنوز امکان دوستی، همبستگی و رویاپردازی وجود دارد. نثر کتاب، با لحنی شاعرانه و در عین حال بی‌پیرایه، مرز میان خاطره، شعر و داستان را درمی‌نوردد و همین ترکیب است که آن را از بسیاری آثار مشابه متمایز می‌کند. تقدیم‌نامه‌ها، ارجاع‌های ظریف به نمادهای فرهنگی، و روایت‌های کوتاه اما پرقدرت، همگی گواهی‌اند بر این‌که اثر حاضر نه صرفاً سندی بر روزهای پرالتهاب یک جنبش، بلکه متنی برای اندیشیدن به سرنوشت انسان در مواجهه با ستم است.

 

خواندن این کتاب به همه‌ی کسانی که می‌خواهند فراتر از گزارش‌های خبری، با روح و جان یک نسل معترض آشنا شوند، پیشنهاد می‌شود. این کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران علوم اجتماعی و حقوق بشر، و نیز برای هر خواننده‌ای که به دنبال درک انسانی‌تر از جنبش‌های آزادی‌خواهانه است، تجربه‌ای عمیق و تاثیرگذار خواهد بود. هم‌چنین برای آنانی که می‌خواهند بدانند چگونه ادبیات می‌تواند صدای رنج و امید مردم باشد، این اثر انتخابی ارزشمند است.

 عنوان: من درد مشترکم

نویسنده: واو. کاف

انتشار نخست: تهران (آنلاین)، شهریور ۱۴۰۴


۱۴۰۴ آبان ۲۱, چهارشنبه

حق دسترسی به اینترنت در تعلیق

 چند‌ روز پیش از آغاز جنگ دوازده‌روزه، موضوع طبقه‌بندی اینترنت سبب شد تا برخی فعالان سیاسی و مدنی با اشاره به وعده‌ی رئیس جمهور در رفع فیلترینگ، چنین تصمیمی


را مورد نقد قراردهند. اعمال چنین محدودیت‌هایی بر حقوق شهروندان، در حالی رخ می‌دهد که در ساختار سیاسی-قضایی کشور، قواعد و قوانین متنوعی تدوین و ابلاغ شده که وجه‌مشترک همه‌ی آن‌ها، تبیین و شناسایی حقوق شهروندی است، از جمله: منشور حقوق شهروندی، قانون احترام به آزادی‌های مشروع، قانون صیانت از حقوق شهروندی، سند امنیت قضایی و از همه مهم‌تر قانون اساسی.

نظریه‌پردازان حقوق عمومی، بر اساس مبانی حقوق بشر و حقوق شهروندی، معتقدند که طبق موازین پذیرفته‌شده‌ی بین‌المللی، مردم از هر قشر و موقعیت اجتماعی که باشند، فارغ از جنسیت، نژاد، مذهب یا جایگاه اجتماعی، دارای حقوقی برابرند. لذا، استانداردهای حقوق بشری بر این اصل استوارند که در هیچ جامعه‌ای، شهروندان درجه‌بندی نمی‌شوند و همه‌ی مردم «شهروند درجه اول» تلقی می‌گردند و از حقوق یکسان برخوردارند. اما در عمل، و در تعریف مصداقی حقوق شهروندی در ایران، نمی‌توان ادعا کرد که همه‌ی مردم به‌طور کامل از تمامی امتیازات یک شهروند برخوردار هستند. در این‌جا، مسئله‌ی «درجه‌بندی شهروندان» ظهور و بروز می‌یابد، مفهومی که نشان‌دهنده‌ی فاصله‌ی بین نظریه و واقعیت است. طرفداران این نظریه معتقدند که برخلاف حقوق بشر که امری مطلق است، حقوق شهروندی از قاعده‌ی نسبیت تبعیت می‌کند و در واقع حقوق شهروندی «نسبی» است. این دیدگاه سرآغاز چالشی جدی است که در قالب «طبقه‌بندی شهروندان» نمود پیدا می‌کند. در این چارچوب، برخی استدلال می‌کنند که بهره‌مندی کامل از حقوق شهروندی منوط به «وفاداری به آرمان‌های حکومت» است. در این دیدگاه، آن دسته از افراد جامعه که وفاداری بیش‌تری به دولت (که نماینده‌ی سعادت و نظم جمعی شناخته می‌شود) دارند، در تعریف «شهروند خوب» قرار گرفته و مستحق بهره‌مندی بیش‌تری از حقوق شهروندی‌اند.

اما این نگاه با چند پرسش اساسی روبه‌رو است: آیا منتقدان و معترضان به سیاست‌های دولت، حتی اگر وفاداری‌شان به نظام حفظ شده باشد، در تعریف شهروند خوب جای می‌گیرند؟ معیار وفاداری به دولت نسبی است یا مطلق؟ و مهم‌تر این‌که، این میزان وفاداری توسط کدام نهاد یا مرجع تعریف و تعیین می‌شود؟ اگر قانون اساسی به‌عنوان میثاق مدنی میان شهروندان و حاکمیت پذیرفته شده است، آیا ملاک یا معیار معتبرتری برای سنجش وفاداری شهروندان به دولت وجود ندارد؟ چنان‌چه شهروندان نسبت به مطالبات حقوقی خود، مستند به مقرراتی که حاکمیت در قالب حقوق شهروندی تصویب کرده است، اعتراض کنند، آیا این موضوع دلیلی بر شک در وفاداری آنان به نظام است؟

 

طبقه‌بندی شهروندان در فضای مجازی و اینترنت

بحث طبقه‌بندی شهروندان در عرصه‌ی حقوق شهروندی، در عصر دیجیتال و فضای مجازی ابعاد جدیدی پیدا می‌کند. محدودیت‌های اعمال شده در حق دسترسی به اینترنت، سانسور محتوا، فیلترینگ و کنترل فعالیت‌های آنلاین، عملاً موجب طبقه‌بندی غیررسمی مردم می‌شود. حق دسترسی آزاد به اطلاعات که به صراحت در قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات از آن یاد می‌شود، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های بهره‌مندی از حقوق شهروندی در جهان معاصر است و محرومیت از آن، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی محدودیت‌های جدی در اجرای کامل حقوق شهروندی باشد. در این چارچوب، شهروندانی که به‌دلایل سیاسی، اجتماعی یا عقیدتی تحت کنترل شدید و محدودیت‌های اینترنتی قرار می‌گیرند، عملاً در طبقه‌ای پایین‌تر از نظر بهره‌مندی از حقوق خود قرار می‌گیرند. این مسئله، چالشی جدی برای اصول برابری و عدالت حقوقی است که در متون قانونی و حقوق بشری به آن تاکید شده است.

 

چالش‌ها و پیامدهای طبقه‌بندی شهروندان

طبقه‌بندی شهروندان بر اساس وفاداری یا میزان تطابق با دولت، نه‌تنها به نقض اصول عدالت اجتماعی و برابری منجر می‌شود، بلکه زمینه‌ساز ایجاد نابرابری‌های حقوقی، اجتماعی و سیاسی است که می‌تواند موجب افزایش نارضایتی و بی‌اعتمادی عمومی شود. این وضعیت، به‌ویژه در زمینه‌ی حقوق ارتباطات و دسترسی به اطلاعات، می‌تواند موجب گسست اجتماعی و سیاسی شود و از کارکردهای مشروعیت‌بخش حاکمیت بکاهد.

نقد و مباحثه درباره‌ی اعمال فیلترینگ و ایجاد مانع در طریق دسترسی مردم به اینترنت و شبکه‌های مجازی، به تکرار و به شیوه‌های متنوعی از سوی وکلای دادگستری، کارشناسان حوزه‌ی ارتباطات، فعالان مدنی و اهالی رسانه مطرح شده، اما آن‌چه طی روزهای جنگ دوازده‌روزه اعمال شده، متفاوت است. در شرایطی که اطلاع از اخبار جنگ و اقدامات حکومت حق طبیعی مردم است، اعمال محدودیت در دسترسی مردم به فضای مجازی، حکایت از قوز بالاقوزی دارد که بر حجم فشار روحی و روانی مردم افزوده است.

حق‌ها و امتیازاتی که یک انسان بنا بر فطرت و طبیعت انسانی‌اش باید از آن بهره‌مند شود، در هیبت حقوق اساسی، حقوق شهروندی، حقوق بشر وغیره تعریف شده‌ است، علاوه بر این‌که در شرایطی مانند اوضاع و احوال این روزهای ایران، ضرورت توجه به این حقوق و تامین مصادیق حقوق انسانی، بیش از پیش احساس می‌شود. بدون تردید شرایط جنگی و ضرورت اعمال رفتارهایی با هدف صیانت از مرزهای کشور و پیش‌گیری از حملات دشمن، دلیل موجهی است برای برخی اقدامات خاص که شاید اعمال محدودیت در دسترسی به اینترنت از این‌گونه اقدامات تلقی شود، اما اهمیت توجه و مراقبت از شرایط روحی و روانی مردم هم اقدامی واجب و ضروری است. در تایید چنین ادعایی می‌توان به تعریف و مصادیق پدافند غیر‌عامل استناد کرد‌، پدافند غیرعامل به تجهیزات نظامی نیاز ندارد و با هدف حفظ جان مردم، تضمین امنیت و سلامت افراد و پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی صورت می‌گیرد. کاهش آسیب‌پذیری و افزایش تاب‌آوری در برابر حملات، یکی از چند هدفی است که ذیل اهمیت پدافند غیر عامل تصریح می‌شود، به همین سبب، لازم است به موازات اقدامات نظامی، دستگاه‌ها و ارگان‌های ذی‌ربط، طریقی صواب و منطبق بر استانداردهای شرایط جنگی برای القای آرامش به جامعه و صیانت از سلامت روحی و روانی مردم اتخاذ کنند. خاصه در روزگاری که تامین بخش درخور توجهی از نیازهای روزمره‌ی شهروندان، در گرو دسترسی به اینترنت است. تامین طریقی سهل و آسان برای بهره‌مندی از این امکان نه صرفاً از باب سرگرمی و تفنن که به‌جای خود، اقدامی مناسب برای آرامش ذهنی مردم است‌. این موضوع، از این جنبه واجد اهمیت است که درصد شایان توجهی از نیازهای روزمره‌ی مردم مانند فعالیت‌های اقتصادی، بانکی و امور شخصی ایشان معطل سرعت اینترنت و باز‌شدن گره فیلترینگ است. با این وصف، ایجاد مانع در دسترسی مردم به فضای اینترنت، سبب می‌شود تا جامعه‌ای ملتهب شکل بگیرد و چنین جماعتی تاب‌آوری کم‌تری نسبت به حوادث و اتفاقات حاصل از جنگ خواهند داشت. بنابراین لازم است با هدف کم‌کردن بار روانی جامعه، ضمن تعریف فضایی ایمن، تمامی محدودیت‌های اعمال‌شده برای شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی برداشته شود. علاوه بر تمامی ضرورت‌ها، نکته‌ی قابل اهمیتی که لازم است در این شرایط مورد توجه متخصصان سایبری نهادهای امنیتی قرار بگیرد، امکان شناسایی و رصد‌کردن عوامل نفوذی دشمن در کف فضای سایبری است.

 

اختلالات اینترنت: امنیت یا حکم‌رانی؟

قطع یا اختلال اینترنت، از جمله فیلتر واتس‌اپ در همان روزهای نخست جنگ اعمال شد و تا پایان جنگ ادامه داشت. سخن‌گوی دولت آن‌را اقدامی برای حفظ جان مردم و جلوگیری از تهدیدهای امنیتی عنوان کرد و تاکید نمود که این قطع ارتباط، موقتی و با هدف بازگشت به حالت عادی بوده است. برخی تحلیل‌گران بر این باورند که این محدودیت‌ها ممکن است مسیر، انتقال روایت از مردم به خارج را باز کرده و به‌سود رسانه‌های خارجی تمام شود. دولت نیز اعلام کرد که پس از پایان بحران، اینترنت به حالت عادی باز خواهد گشت، اما کیفیت اتصال و سرعت هم‌چنان پایین باقی ماند.

 

پیامدهای حقوقی، اجتماعی و اقتصادی محدودسازی اینترنت

پیامدهای اقتصادی و کسب‌وکار

انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی، زیان بیش از یک‌ونیم میلیون دلار در هر ساعت اختلال را گزارش کرد. در این دوره بیش از ۴۰۰ هزار کسب‌وکار کوچک و متوسط در معرض تعطیلی قرار گرفتند. معاون وزیر ارتباطات نیز از قربانی‌شدن هزاران کسب‌وکار و میلیون‌ها کاربر اینترنت گفت. درآمد کسب‌وکارهای دیجیتال بین ۷۰ تا ۸۰ درصد کاهش یافت و تراکنش‌ها نیز به‌شدت افت کردند. این وضعیت دولت را به ارائه‌ی تسهیلات حمایتی سوق داد، اما فعالان این حوزه آن‌را غیرشفاف و ناکافی ارزیابی کردند.

پیامدهای اجتماعی و روانی

اختلال در خدماتی نظیر اپلیکیشن‌های تاکسی آنلاین و جی‌پی‌اس (GPS)، موجب سردرگمی، عدم اطمینان و تجربه‌ای از ناامنی روانی شد. روان‌پزشکان معتقدند این ناکامی‌های مکرر، روند بازسازی روانی جامعه را دچار اختلال می‌کنند.

حقوق و حاکمیت دیجیتال

سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تاکید کرد که دسترسی آزاد و پایدار به اینترنت بین‌الملل، حق بنیادین شهروندی و زیربنای اقتصاد دیجیتال است. آن‌ها هشدار دادند که نقض این حق، فراتر از آسیب اقتصادی، موجب کاهش اعتماد عمومی، تضعیف انسجام ملی و سردرگمی کاربران خواهد شد.

 

علی‌رغم این‌که دولت، قطع و محدودسازی را با هدف حفظ امنیت و جلوگیری از سوئاستفاده‌ی دشمن توجیه کرد، اما پیامدهایی در حوزه‌های مختلف برای شهروندان ایجاد نمود، ازجمله:

– حق دسترسی عمومی: اختلال مکرر و بلندمدت اینترنت، حق شهروندان برای دسترسی به اطلاعات و خدمات را نقض کرد.

– پیامدهای اقتصادی: کسب‌وکارها و اقتصاد دیجیتال ضربات مالی سنگینی متحمل شدند و دولت برای جبران این خسارات، تسهیلات کافی در اختیار شهروندان آسیب دیده، قرارنداد.

– اعتماد اجتماعی: محدودسازی اینترنت باعث بی‌اعتمادی، ایجاد فاصله میان مردم و دولت و کاهش سرمایه‌ی اجتماعی شد.

– امنیت داده‌ای: استفاده از فیلترشکن‌های جاسوسی، خطر نفوذ و سرقت داده‌های کاربران را افزایش داد.

وضعیت بحرانی آب: آفتاب آمد دلیل آفتابه

  شاید هیچ ابزاری بهتر از «آفتابه» نتواند نحوه‌ی حکمرانی و مدیریت آب در ایران را به‌نمایش بگذارد. این‌که سابقه‌ی تاریخی آفتابه دقیقاً به دور...