در محوطهی خاکستری و ویرانشدهی بیمارستان اعصاب و روان فارابی کرمانشاه، رد انفجار هنوز بر دیوارها باقی مانده است. بوی داروهای سوخته، ابزار شکسته و صدای گنگ و ممتد سکوت، فضای این مرکز درمانی را در خود فرو برده است. سه روز پس از آغاز جنگ میان ایران و اسرائیل، در تاریخ ۲۶ خرداد، این بیمارستان و بیمارستان امام رضا در همین شهر، هدف حملات هوایی قرار گرفت. مسئولان میگویند در جریان این حملات، دهها نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند، و بخش مگا آیسییو بیمارستان فارابی بهکلی نابود شد. اما چرا یک بیمارستان اعصاب و روان در غرب ایران، به هدف نظامی تبدیل شد؟ این گزارش تلاش دارد با سفر به مناطق آسیبدیده، گفتوگو با کادر درمان و تحلیل حقوقی ماجرا، به این پرسش پاسخ دهد.
وقتی صدای انفجار آمد، ما در حال تزریق دارو به بیماران بودیم
لیلا، پرستار بخش اعصاب و روان، ما را به اتاقی نیمهویران میبرد. هنوز تختها سر جای خود هستند. میگوید: «هیچکس فکرش را نمیکرد که بیمارستان هدف قرار بگیرد. اینجا پر از بیمارانی بود که برخی حتی توان ایستادن نداشتند». به گفتهی او: «پس از اصابت موشک، برق بیمارستان قطع شد، سیستمهای تنفس مصنوعی از کار افتادند و هیچ راه فراری برای بیماران بستری نبود. کادر درمان، تمام تلاششان این بود که بیماران را به بیرون از بخش ببرند». بنا بر اعلام رسمی وزارت بهداشت ایران، در این حمله، بیش از ۷۰۰ غیرنظامی، از جمله بیماران، کارکنان درمانی و همراهان جان باختند. آمار مستقلی از سوی نهادهای بینالمللی هنوز منتشر نشده است.
بیمارستان امام رضا هم آسیب جدی دید
در همان روز، چند کیلومتر آنسوتر، بیمارستان امام رضا نیز هدف حمله قرار گرفت. این مرکز، یکی از بیمارستانهای اصلی آموزشی-درمانی استان کرمانشاه محسوب میشود. بخشهای داخلی، اورژانس و زنان و زایمان یا آسیب دیدند و یا تخریب شدند. یکی از پزشکان بیمارستان فارابی، که نخواست نامش فاش شود، فاجعهی بمباران بیمارستان را اینگونه روایت کرد: «من فقط صدای جیغ شنیدم. فکر میکردم بمب به بازار خورده، ولی وقتی دویدم بیرون، دیدم سقف کاملاً ریخته است».
روایت اسرائیل و پاسخ ایران
اسرائیل تاکنون دربارهی هدف قرار دادن این بیمارستانها بهطور رسمی اظهارنظری نکرده است. با اینحال، رسانههای این کشور از عملیاتهایی برای تضعیف توان لجستیکی ایران در غرب کشور سخن گفتهاند. در سوی دیگر، ایران نیز متهم به حملهی موشکی به منطقهای نزدیک به بیمارستان سوکورا در جنوب اسرائیل شده است. تصاویر منتشرشده حاکی از آسیب جدی به بخشی از ساختمان این مرکز درمانی است. وزارت خارجه ایران اعلام کرد که هدف اصلی «یک پایگاه نظامی در نزدیکی بیمارستان» بوده است. ناظران حقوق بشر اما این توجیهات را رد کرده و تاکید دارند که هیچ توجیهی برای حمله به مراکز درمانی وجود ندارد.
قوانین بینالمللی چه میگویند؟
بر اساس مادهی ۱۸ کنوانسیون چهارم ژنو، مراکز درمانی غیرنظامی، از جمله بیمارستانها، درمانگاهها و پایگاههای اورژانس، در تمامی شرایط باید مورد احترام و حمایت قرار گیرند. با این حال، مادهی ۱۹ همان کنوانسیون شرایط خاصی را برای از بین رفتن این حمایت تعریف میکند. طبق این ماده، تنها در صورتی میتوان مراکز درمانی را از حمایت خارج کرد که: آنها بهطور موثر در عملیات نظامی مشارکت داشته باشند؛ هشدار قبلی با مهلت معقول برای توقف این فعالیت صادر شده باشد؛ و هیچ اقدامی برای رفع وضعیت نظامی انجام نشده باشد. حتی در چنین مواردی نیز، اصل ضرورت و تناسب باید رعایت شود و هرگونه حمله باید با حداکثر احتیاط صورت گیرد تا از آسیب به غیرنظامیان و بیماران جلوگیری شود.
افزون بر این، قطعنامهی ۲۲۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز صراحتاً هرگونه حمله به تاسیسات درمانی، کارکنان بهداشت و وسایل نقلیهی امدادی در جریان مخاصمات مسلحانه را ممنوع اعلام کرده و دولتها را موظف میداند که بهطور کامل از تعهدات خود در چارچوب حقوق بینالملل بشردوستانه پیروی کنند. این قطعنامه همچنین بر لزوم انجام تحقیقات مستقل و پاسخگو کردن عاملان نقضها تاکید میورزد.
روایت مردم: بیمارستانها هم امن نیستند
در نزدیکی بیمارستان فارابی، زنی با کودک بیمارش نشسته و میگوید: «بعد از آنروز، دیگر هیچجا امن نیست، وقتی حتی بیمارستان هم بمب میخورد، دیگر کجا پناه ببریم؟». گزارش میدانی ما نشان میدهد که پس از این حملات، دسترسی به خدمات درمانی در شهرهایی مانند کرمانشاه، سنندج و ایلام بهشدت کاهش یافته است. بیمارانی که نیاز به دیالیز دارند، حالا باید صدها کیلومتر برای درمان سفر کنند.
مراکز درمانی سیار: راهحل موقت یا گریز از مسئولیت؟
در هفتههای پس از جنگ، مراکز درمانی سیار در اطراف مناطق آسیبدیده مستقر شدند. اما پزشکان میگویند که این مراکز امکانات کافی ندارند و بیشتر نقش «آرامکنندهی بحران» را دارند تا درمان واقعی. دکتر حسین کرمی، پزشک عمومی در یکی از این درمانگاهها میگوید: «نه تجهیزات داریم، نه پرسنل کافی. از نظر فنی، ما فقط درد را مدیریت میکنیم، نه درمان».
مسئولیت حقوقی: آیا پیگرد ممکن است؟
تا این لحظه، کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ، یونیسف و سازمان جهانی بهداشت خواستار تحقیقات مستقل در اینباره شدهاند. اما محدودیتهای سیاسی و امنیتی، مانع از ورود هیاتهای بینالمللی به مناطق بحرانی شده است. بر اساس مادهی ۸ اساسنامهی دیوان کیفری بینالمللی، حملهی عمدی به تاسیسات درمانی و آموزشی در جریان مخاصمه مسلحانه، در صورتیکه این تاسیسات از حمایت خارج نشده و فاقد استفاده نظامی باشند، مصداق «جنایت جنگی» است. با اینحال، عدم عضویت برخی دولتها از جمله ایران و اسرائیل در دیوان، مانعی جدی بر سر راه رسیدگی مستقیم در دادگاه لاهه ایجاد کرده است. برخی کارشناسان حقوق بینالملل پیشنهاد کردهاند که با استناد به اصل صلاحیت جهانی (Universal Jurisdiction)، کشورهایی چون آلمان، سوئد یا اسپانیا میتوانند تحقیقات کیفری مستقل را در محاکم داخلی خود آغاز کرده و عاملان احتمالی را تحت پیگرد قرار دهند.
قربانیانی که دیده نمیشوند
در جنگهایی که اغلب با پوشش خبری جهانی همراه هستند، آنچه اغلب گم میشود، رنج روزمرهی مردمی است که نه سیاستمدارند، نه نظامی. جنگ دوازدهروزهی ایران و اسرائیل، شاید به پایان رسیده باشد، اما ویرانیاش هنوز در بیمارستانها، اتاقهای عمل نیمهسوخته و دل مادرانی که فرزندانشان را در میان تختهای درمانی از دست دادهاند، ادامه دارد. لیلا، همان پرستار فارابی، در پایان گفتوگویش میگوید: «اینجا بیماران بودند. ما فقط پرستار بودیم. چرا ما؟».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر